من به سرچشمه خورشید نه خود برده ام ره
من به سرچشمه خورشید نه خود برده ام ره
ذره ای بودم و عشق تو مرا بالا برد
خم ابروی تو و کف مینوی تو بود
که در این بزم بگردید و دل شیدا برد
دل مشغولی های روزمره یک معلم درباره محیط ، جامعه خودوآنچه درآن می گذرد
من به سرچشمه خورشید نه خود برده ام ره
ذره ای بودم و عشق تو مرا بالا برد
خم ابروی تو و کف مینوی تو بود
که در این بزم بگردید و دل شیدا برد
posted by Unknown در ۱۰:۱۳ بعدازظهر
لیبل عمومی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر