سه‌شنبه، آذر ۲۱، ۱۳۹۱

کیست مقصر حادثه دبستان شین؟

باز حادثه یی تاثر برانگیز اتفاق افتاد و آتش دانش آموزان یک کلاس مدرسه ابتدایی دخترانه شین در چنگال شعله های خود گرفتار کرد و برای همیشه داغ آتش را بر گونه های زیبای کودکان معصوم و دل های والدین آنها بر جای گذاشت تا هر زمان نگاهی به خود در آینه یا آب می افکنند نفرینی از سر خشم وعصبانیت نصیب مقصران ناشناخته آن بنمایند شاید اندکی آرامش پیدا کنند. تاکنون بنا بر اخبار دونفر از این غنچه های زیبا سر بر بالین سرد لحد گذاشتند و از درد و رنجی که با همکلاسی های زنده اشان تا پایان عمر همراه خواهد بود ، خلاص شدند اما داغ مرگ جانفزای خود را بر دل پدران ومادران خود ،که برای آنها امیدها داشتند ، گذاشتند.

در این میان مقصر کیست؟ سوالی است که مکرر پرسیده می شود و هرکس بنا بر تفسیر و برداشت های خود پاسخی می دهد و اما عده ای از مسئولین برای فرار از مسئولیت طبق روال سیستم اداری ایران معلم رامقصر دانستند ، یعنی همان کسی که در سیستم اداری ایران ضعیف ترین ، بی پناه ترین است و همیشه محکوم ، والبته سپر بلای مسئولین نالایق در هر رده از مقام اداری.

مثل هر حادثه ی دیگری که در گذشته اتفاق افتاده است این هم بعد از مدتی به فراموشی سپرده می شود ، و آنچه باقی می ماند صورتها و دستهای  سوخته و گوشت آلود و بد فرم بی پناهانی باقی می ماند که تا گور همراه و مایه آزارشان است.

اما آنچه در بین شمار مقصران نامبرده نیست و کمتر کسی به آن اشاره می کند یکی نقش مجلسیان و سیاسی کاری آنها در همه مجالس  دوران اخیر ایران است و دیگری نقش کمرنگ آموزش ضمن خدمت مهارتهای کنترل ومقابله با خطرات .

اولی بر می گردد به اصلی از اصول قانون اساسی مبنی بر آموزش رایگان برای همه ، که دستاویزی می شود بر ای دراز کردن رقیب در قدرت برای مجلسی ها . اینان از یک طرف موقع تصویب بودجه آموزش و پرورش برای درگیر کردن وزیران این وزارتخانه عریض و طویل مفلوج و دراز نمودن آن خست به خرج می دهند ، چنان که اکنون بسیاری از مدارس در تامین هزینه های جاری سالیانه خود نظیر آب و برق و کاغذ  با مشکل روبرو هستند، اینان فکر می کنند همه بودجه به جیب کوچک معلمان خواهد رفت ، که باعث رضایت آن ها از وزیر و دولت می شود و سر مجلسی ها و گروه های حامی آنها از رای عظیم معلمان بی کلاه می ماند و از طرف دیگر اگر مدیران مدارس برای تامین  هزینه های جاری خود دست خود را با شرمندگی پیش اولیا دراز کند، صدای  مجلسی ها به هوا می رود که ای داد ای بیدادآموزش و پرورش قانون اساسی را زیر پا گذاشته است و قانون را هیچ گرفته است ، وزیر را  به مجلس می کشند تا حساب کشند . اینان از یک طرف این وزارتخانه فشل را از نظر بودجه در مضیقه می گذارند ، البته که در این بین دولت هم بی نقش نیست ، از طرف دیگر مانع دریافت کمک از والدین برای تامین امکانات مالی و پولی مورد نیاز مدارس می شوند . صدا و سیما هم روی این اصل در هنگام ثبت نام مدارس چنان  تاکید  و مانور می دهد که هرکس نداند فکر می کند قانون اساسی تنها یک اصل دارد و بس و یا تنهاهمین اصل است که زیر پا گذاشته می شود. با این وجود چگونه انتظار تهیه تجهیزات گرمایشی و سرمایشی لازم برای مدارس می رود در حالی در تامین هزینه معمولی درمانده و نگران هستند؟ نتیجه آن می شود که مدارس و مدیران آنها تنها می مانند ، هم از طرف دولت رها شده اند و هم از طرف  والدین .

کیست که نداند اینان که چنین گرفتار نادانی مدیران و مسئولین نابلد شده اند در فقر هستند اما شاید اگر دست مدیر مدرسه باز بود بخاری بهتری می خرید یا کلاسی بهتر را تجهیز می کرد؟

دومی آموزش معلمان و دبیران است که در  زمینه کنترل و مقابله با چنین حوادثی بسیار کمرنگ یا هیچ است. هر سال عناوین آموزشی زیادی برای معلمها در مرکز ضمن خدمت طراحی و انتخاب می شود که جای این نوع آموزش ها خالی است . آموزش هایی که داده می شوند معمولا ارتباط کمی با مسائل مورد نیاز معلمان دارد ولذا معلمان فقط برای کسب امتیاز آن در برنامه های ضمن خدمت شرکت می کنند ؟ کمتر معلمی بلد است که یک کپسول آتش نشانی را مورد استفاده قرار دهد . چون معلمان برای مقابله با حوادثی از این قبیل آموزش ندیده اند در پاره ای مواقع خود هم قربانی می شوند چون که نمی توانند تصمیم درست و به موقعی را اتخاذ کنند لذا سردر گم می شوند و دچار فشارهای محیطی و روحی ، کسی هم که سردرگم و دچار استرس است نمی تواند خوب تصمیم بگیرد . بسیاری از حوادثی که در گذشته و اکنون اتفاق افتاده است می توانست با یک تصمیم ساده و در عین حال درست تلفاتی چنین سنگین نداشته باشد.

ناگفته پیداست که عوامل زیادی وجود دارد که می تواند مقصر فلمداد شود و من هم سعی در انکار آنها ندارم .

وزیر فقط خوب بلد است در رسانه ها تبلیغ کند و دم از هوشمند شدن مدارس و برنامه های خود بزند بی آنکه به چنین مسائلی بپردازد ، هوشمند شدن مدارس یکی از همین تبلیغات دهان پرکن اما فاقد جنبه عملی که با با تجهیز یک کلاس در یک مدرسه در حقیقت هوشمند شدنی در کار نیست ، در حالی که مدارس زیادی در جبران هزینه های معمولی خود در گل مانده اند.

ناگفته نماند من برای وزیر در مورد برخی مسائل ساختمانی نامه نوشته و فرستاده ام ، اما هراندزه من شمای خوانند احتمالی را دیده ام جواب نامه ام را دریافت کرده ام .

هیچ نظری موجود نیست: